دندانپزشكي به روايت تاريخ
بيشك در سالهاي گذشته شاهد تحولات عظيمي در حوزه علوم دندانپزشكي بودهايم. بيماريهاي دهان و دندان از جمله بيماريهايي است كه اگر بخواهيم ردپاي آن را در تاريخ تعقيب كنيم به آثار برجايمانده از جمجمه انسانهايي برخورد ميكنيم كه 25 هزار سال ساكن زمين بودند. شايد جالب باشد بدانيد كه در قرون وسطي، اغلب درمانهاي دندانپزشكي توسط آرايشگرها انجام ميشد و از آنجا كه بيماريهاي دهان و دندان اغلب مشكلات فراواني را براي فرد بيمار ايجاد ميكردند انسانها از گذشتههاي دور به دنبال ساخت و استفاده از وسيلهاي براي تميزكردن دندانهايشان بودند.ساكنان خاورميانه از گذشتههاي دور از شاخههاي كوچك درخت سالوادورا به عنوان نوعي مسواك براي تميزكردن دندانها استفاده ميكردند، بنابراين برخلاف آنچه تصور ميشود مسواك نيز قدمتي كهن و ديرينه دارد.
آنها اين شاخههاي كوچك درخت را براي يك روز در آب قرار ميدادند تا الياف آنها به تدريج از هم جدا شود. يكي از ويژگيهاي متمايز اين درخت در مقايسه با ديگر درختان اين بود كه چوب اين درخت حاوي بيكربنات سديم و همچنين اسيدتانيك بود كه در نتيجه ميتوانست از تاثير قابل توجهي در سلامت و بهبود وضعيت لثهها برخوردار باشد. در سال 1800 ميلادي درمانهاي دندانپزشكي مانند كشيدن دندانها، برداشت پوسيدگيهاي سطحي و تميزكردن سطح دندانها به كمك وسايل ابتدايي و به روش دستي انجام ميشد و تا اين زمان از هيچگونه ابزار اختصاصي براي انجام درمانهاي دندانپزشكي استفاده نميشد و ساخت نخستين صندلي پزشكي در سال 1868 را ميتوان نقطهعطفي براي ورود فناوريهاي نوين به عرصه دندانپزشكي به شمار آورد. اين صندلي كه از قابليتهاي منحصر به فردي برخوردار بود به دندانپزشكان اجازه ميداد تا بتوانند با سهولت بيشتري دندانهاي آسيبديده فرد بيمار را ترميم كنند، اما با اين كه اين صندليها مزاياي بسيار زيادي داشتند تا سال 1950، اغلب دندانپزشكان ترجيح ميدادند ايستاده بيماران را درمان كنند.
تا قبل از دهه اول قرن بيستم ميلادي، پزشكان براي درمان بيماران از روش بيهوشي عمومي استفاده ميكردند تا اين كه بيحسي موضعي جايگزين بيهوشي عمومي شد. حذف درد از درمانهاي دندانپزشكي به كمك مادهاي كه به عنوان بيحسكننده موضعي از آن استفاده ميشد، تحولات قابل توجهي را در اين زمينه ايجاد كرد. همه اين عوامل دست به دست هم داده و زمينه مناسبي را فراهم كردهاند تا توجه به بهداشت دهان و دندان بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد و به نظر ميرسد كه استفاده از فناوريهاي مبتني بر علوم كامپيوتر براي تشخيص و درمان بيماريهاي دندان و استفاده از ژندرماني براي افزايش مقاومت دندانها از جمله پيشرفتهايي هستند كه بتوانند آينده دندانپزشكي را تحت تاثير خود قرار دهند.
آنها اين شاخههاي كوچك درخت را براي يك روز در آب قرار ميدادند تا الياف آنها به تدريج از هم جدا شود. يكي از ويژگيهاي متمايز اين درخت در مقايسه با ديگر درختان اين بود كه چوب اين درخت حاوي بيكربنات سديم و همچنين اسيدتانيك بود كه در نتيجه ميتوانست از تاثير قابل توجهي در سلامت و بهبود وضعيت لثهها برخوردار باشد. در سال 1800 ميلادي درمانهاي دندانپزشكي مانند كشيدن دندانها، برداشت پوسيدگيهاي سطحي و تميزكردن سطح دندانها به كمك وسايل ابتدايي و به روش دستي انجام ميشد و تا اين زمان از هيچگونه ابزار اختصاصي براي انجام درمانهاي دندانپزشكي استفاده نميشد و ساخت نخستين صندلي پزشكي در سال 1868 را ميتوان نقطهعطفي براي ورود فناوريهاي نوين به عرصه دندانپزشكي به شمار آورد. اين صندلي كه از قابليتهاي منحصر به فردي برخوردار بود به دندانپزشكان اجازه ميداد تا بتوانند با سهولت بيشتري دندانهاي آسيبديده فرد بيمار را ترميم كنند، اما با اين كه اين صندليها مزاياي بسيار زيادي داشتند تا سال 1950، اغلب دندانپزشكان ترجيح ميدادند ايستاده بيماران را درمان كنند.
تا قبل از دهه اول قرن بيستم ميلادي، پزشكان براي درمان بيماران از روش بيهوشي عمومي استفاده ميكردند تا اين كه بيحسي موضعي جايگزين بيهوشي عمومي شد. حذف درد از درمانهاي دندانپزشكي به كمك مادهاي كه به عنوان بيحسكننده موضعي از آن استفاده ميشد، تحولات قابل توجهي را در اين زمينه ايجاد كرد. همه اين عوامل دست به دست هم داده و زمينه مناسبي را فراهم كردهاند تا توجه به بهداشت دهان و دندان بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد و به نظر ميرسد كه استفاده از فناوريهاي مبتني بر علوم كامپيوتر براي تشخيص و درمان بيماريهاي دندان و استفاده از ژندرماني براي افزايش مقاومت دندانها از جمله پيشرفتهايي هستند كه بتوانند آينده دندانپزشكي را تحت تاثير خود قرار دهند.
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۹۰ ساعت توسط دکتر علی بهشتی
|