رادیولوژی

X-Ray (اشعه ايكس):
استفاده از اشعه ايكس در پزشكي به تشخيص دقيقتر و عمليات درماني بهتر انواع بيماريها از جمله شكستگي استخوانها، سرطان، اختلالات رشد، تروما (آسيب) نخاعي و بيماريهاي دندان منجر شده است. راديوگرافي به پزشكان امكان تعيين محل، بررسي و درمان شكستگيها، كنترل پيشرفت آرتريت و ساير اختلالات استخوانها و مفاصل، برنامهريزي و انجام جراحيهاي پيچيده، يافتن تومورها، شناسايي عفونتها و نيز تشخيص ناهنجاريهاي مغز، ريهها و ساير اعضاء را ميدهد. از آنجا كه در راديوگرافي بايد از اشعه يونيزه استفاده كرد، اما احتمال كمي دارد كه باعث سرطان شود. گفتني است هر فرد در سال از طرق مختلف، حدود 3 ميلي سيورت (واحد اندازهگيري اشعهاي كه وارد بدن ميشود)، اشعه جذب ميكند. به طور معمول ميزان اشعه جذب شده در طول يك راديوگرافي با اشعه ايكس، مقداري است كه شخص به طور متوسط در طول 10 روز دريافت ميكند.
FAO (اداره غذا و داروي آمريكا) در اين رابطه به تكنسينهاي راديولوژي توصيه ميكند تا حد امكان دز اشعه را پايين بياورند و از تكرار آزمايشهاي بيمورد و تشعشع غيرضروري خودداري كنند. همچنين استفاده از جليقههاي سربي حين آزمايش براي بيماران ميتواند بدن آنها را از نفوذ اشعه اضافي محافظت كند.
سيتياسكن (توموگرافي يا مقطعنگاري كامپيوتري):
در اين روش بيمار در امتداد سيستم اسكن حركت داده ميشود و با استفاده از اشعه ايكس، تصويربرداري مقطعي (عرضي) از جهات مختلف صورت ميگيرد و سپس با استفاده از يك كامپيوتر، اشكال و موقعيتهاي مورد نظر بلوكه شده و توسط اشعه ايكس يا گاما برآورد ميشود. در روش سيتي، به دليل خاصيت تفكيكسازي بالا نسبت به ساير تكنيكها، تفاوت ميان بافتهاي بدن واضحتر است. همچنين در اين روش، امكان روي هم افتادن تصاوير بخشهاي ديگر وجود ندارد و اطلاعات ميتواند در سطوح مختلف ديده شود، بنابراين توانايي تشخيص را افزايش ميدهد. اين تكنيك پرطرفدار است، چرا كه ميتواند براي تشخيص صدمات استخواني، ريه، سينه و سرطانها مورد استفاده قرار گيرد و در مواردي نياز به انجام ساير تكنيكها مانند كولونوسكوپي (براي بررسي سرطان كولون) را با ايجاد تصاوير سهبعدي قابل دسترس رفع ميكند. همچنين در افراد سيگاري يا كساني كه قبلا سيگاري بودهاند، سيتي ميتواند در يافتن سرطانهاي كوچك ريه كه با اشعه ايكس معمولي قابل رويت نيستند، موفقيتآميز باشد. سيتياسكن ميتواند با خطر ايجاد سرطانهايي مانند ريه، كولون و خون همراه باشد كه عمدتا ناشي از استفاده اشعه ايكس است، همچنين نگرانيهايي در رابطه با استفاده از عوامل كنتراست ـ كه داخل وريدي اعمال ميشوند ـ وجود دارد. با اين حال، اين معايب ميتواند با بهكارگيري دزهاي پايين كاهش يابد.
استفاده از جليقههاي سربي حين آزمايش براي بيماران ميتواند بدن آنها را از نفوذ اشعه اضافي محافظت كند
MRI:
در MRI (تصويربرداري رزونانس مغناطيسي)، از يك زمينه مغناطيسي و پالسهاي انرژي امواج راديويي براي ايجاد تصوير از ساختمانهاي داخلي بدن استفاده ميشود. در اين تكنيك، عناصر شيميايي مختلف به سرعت به تغيير زمينههاي مغناطيسي پاسخ ميدهند. MRI ميتواند تغييراتي را كه در ساختمان طبيعي اندامها و بافتها اتفاق ميافتد، شناسايي كند. مانند بيماري حاصل از تروما، عفونت، التهاب يا تومورها. همچنين MRI براي شناسايي مشكلات سر و مغز، سينه، قلب، رگهاي خوني، شكم، استخوانها، مفاصل و نخاع نيز استفاده ميشود. از طرفي MRI يك روش بسيار ايمن است و به ندرت عوارض جانبي دارد و برخلاف سيتي اشعهاي در حين انجام آن ايجاد نميشود. در ضمن MRI جزئيات بيشتري را در بافتهاي نرم نشان ميدهد و توانايي تغيير اختلاف زمينه تصاوير را دارد و محل رنگهاي مختلف زمينه در انواع بافتها، برجستهتر خواهد شد. از مزاياي ديگر اين تكنيك، آن است كه توانايي تغيير صفحات تصوير را بدون حركت بيمار دارد. براي رديابي و تشخيص تومورها نيز معمولا MRI روش سريعتر و كمهزينهتري است. همچنين عوامل ايجاد رنگ زمينه در MRI مانند گادولينيوم خصوصيات پارامغناطيسي دارد، حال آن كه در سيتي از عناصر با عدد اتمي بالا مانند باريم و يد استفاده ميشود كه ممكن است با واكنشهاي آلرژيك همراه باشد. بايد افزود بيماراني كه انواع كليپسهاي جراحي، قطعات فلزي و كنترلكنندهها يا ضربانسازهاي قلبي دارند، نميتوانند MRI كنند. همچنين اين تكنيك در مورد بيماراني كه دچار هراس از مكانهاي بسته هستند و تحمل ندارند 20 تا 45 دقيقه در دستگاه پرسروصداي MRI بمانند، انجامپذير نيست. ضمن اين كه به طور كلي انجام آزمايش MRI وقتگيرتر و پرهزينهتر از سيتياسكن است.
سونوگرافي:
نوع ديگري از تكنيكهاي تصويربرداري پزشكي است كه در آن از امواج صوتي با فركانس بالا براي ايجاد تصاويري از اندامهاي داخلي استفاده ميشود. اين تكنيك معمولا براي تصويربرداري از استخوانها استفاده نميشود، بلكه براي شناسايي مشكلات اندامها مانند سنگهاي صفراوي، كليوي، كبد، سينه، بيماري تيروئيد و دردهاي ناحيه لگن مورد استفاده قرار ميگيرد. همچنين در زنان باردار براي بررسي جنين به كار گرفته ميشود. در اين آزمايش هيچ اشعهاي دخالت ندارد و بيضرر محسوب ميشود. با اين حال قرار گرفتن زياد در معرض امواج مافوق صوت ميتواند به داغ شدن بافتها، تغييراتي در فشار خون و اختلالات مكانيكي ديگر منجر شود.
ماموگرافي:
ماموگرام براي كمك به غربالگري يا تشخيص سرطان سينه انجام ميشود و از آن به عنوان يك سنجش پيشگيرانه براي زناني كه هيچ علامتي از بيماريهاي پستان ندارند، استفاده ميشود، چراكه بسياري از تومورهاي كوچك در اين ناحيه ممكن است پيش از آن كه توسط بيمار يا پزشك احساس شوند، در ماموگرام ديده شوند. ماموگرافي تشخيصي كه در آن تصاوير اضافي از سينهها گرفته ميشود هنگامي صورت ميگيرد كه يك آنومالي در حين غربالگري مشاهده شود يا بيمار از ناراحتيهايي مانند توده پستان، خارج شدن ترشح از نوك پستان يا درد و سوزش و خارش در ناحيه پستان شكايت داشته باشد. از آنجا كه سرطان سينه اگر در مراحل اوليه شناسايي شود ميتواند براحتي درمان شود، بسياري از سازمانها از جمله انجمن سرطان آمريكا و كالج راديولوژيستهاي آمريكا، ماموگرافي را هر سال براي زنان 40 تا 49 ساله توصيه ميكنند.
گفتني است ميزان دريافت اشعه در هر غربالگري معمولي سينه،
2/0 rad (2/0 سانتيگري CGY) است. در اين ارتباط با احتساب 15 ماموگرافي براي زني كه از 50 سالگي ماموگرافي را شروع كرده، احتمال سرطان سينه كشنده ناشي از ماموگرام تقريبا يك در 500 برآورد ميشود، بنابراين براي كساني كه در آزمايش، 6/0 rad (حد بالاي قابل قبول) را دريافت كردهاند، دز اشعه و خطر 3 برابر بيشتر است. با اين حال عاقلانه است فكر كنيم غربالگري سالانه، شانس ايجاد سرطان ناشي از ماموگرام را خيلي زيادتر نميكند.
راديوگرافيهاي دنداني:
اين نوع راديوگرافي نيز مانند ساير تكنيكها، منافع و خطراتي به همراه دارد. منافع آن شناخته شدهاند. اشعه ايكس به دندانپزشكان در تشخيص اختلالات شايع دنداني مانند پوسيدگيها، بيماريهاي پريودونتال (بيماريهاي مربوط به لثه، رباطها و ساير بافتهاي دندان) و عفونتها كمك ميكند. هرچند خطر اشعه در مقايسه با مزاياي تشخيصي آن ناچيز است، اما با تكنولوژيهاي پيشرفته كنوني كه جذب اشعه از محيط اطراف در حال افزايش است، ميزان اشعه ايكس در اين نوع راديوگرافي نيز بايد تا حد امكان محدود شود، چراكه مقادير زياد اشعه ميتواند با سرطان و تغييرات كروموزومي همراه باشد و از آنجا كه سر و گردن در معرض اشعه قرار ميگيرند، خطر آسيب يا سرطان براي عدسيهاي چشم، غده تيروئيد، غدد بزاقي، مغز استخوان و پوست افزايش مييابد.
امروزه پيشرفتهايي در زمينه كاهش دز اشعه صورت گرفته است، از جمله كاهش قطر مخروطي كه اشعه از آن ساطع ميشود و رساندن آن به كمتر از 3 اينچ و نيز كاهش زمان تابش اشعه از چند ثانيه به دهم ثانيه و پوشاندن پيشبند سربي به بيماران از تدابير كاهش جذب اشعه است.